صفحه شخصی فریحان حامدیزدان   
 
نام و نام خانوادگی: فریحان حامدیزدان
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: سه
تاریخ عضویت:  1390/06/04
 روزنوشت ها    
 

 سکوت بخش عمومی

10

--هر سکوتی، سرشار از ناگفته ها نیست، بعضی وقت ها، سرشار از خجالتِ گفته هاست.
--سکوتِ عاشق در جفای معشوق، یعنی پاس حرمتِ عشق.
--موسیقی، یعنی سکوت بعلاوه سکوت های شکسته شده ی موزون.
--سکوتِ آرام کتابخانه، یعنی رعد و غرش نهفته ی تمامِ حرف های فشرده ی عالم، در پیش از این.
--سکوتِ شاهد، یعنی شهادتِ دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطیلی وجدان.
--سکوتِ محکوم بی گناه، یعنی بغض، آه، گریه درون.
--سکوتِ مظلوم، یعنی نفرینی مطلق و ابدی.
--بعضی سکوت را به رشوه ای کلان می خرند و با سودی سرشار، به اسم حق السکوت، می فروشانند.
--سکوت، در خود گریه دارد ولی گریه، با خود سکوتی ندارد.
--بعضی با سکوت آنقدر دشمنند که حتی در خواب هم آنرا با پریشان گوئی می شکنند.
--سکوتِ در بیمارستان، بهترین هدیه ی عیادت کنندگان است.
--آدم، بسیاری حرف ها را که می شنود، آرزو می کند کاش بشر گنگ و ساکت بود.
--سکوتِ قاضی، رعب آورترین سکوتِ زمینی است، وقتی بدانی گناهکاری.
--سکوتِ وداعِ واپسین دیدار دو دلدار، همیشه مرطوب است.
--سکوتِ یک محکوم به مرگ، پر از پشیمانی لزج است.
--خیالتان آسوده، سکوتِ مرگ، سرد و منجمد است، ولی شکستنی نیست.
--زیر زمین خانه های قدیمی تمام مادر بزرگ ها، سرشار از سکوتِ ترشی سیر، انار خشکیده، سرکه ی انگور، عروسک ها و دوچرخه دوران بچگی است.
--غیرقابل درک ترین سکوت، متعلق به معلم ادبیات پیری است که، شاگرد قدیمش را در حال غلط خواندن گلستان سعدی از تلویزیون می بیند.
--آزار دهنده ترین سکوت، وقتی است که دروغ می گوئی و مخاطبت در سکوتی سنگین، فقط نگاه می کند.
--آدم های ترسو، برای فرار از سکوت، با خود حرف می زنند.
--تابلوهای جهت نما، در خیابان و جاده ها، در سکوتی بی ادعا، عابران را راهنمائی می کنند.
--تمام مردم جهان، با یک زبان واحد سکوت می کنند، ولی به محض باز کردن دهان از هم فاصله می گیرند.
--کرو لال ها، در سکوتِ محض با هم حتی پرچانگی هم می کنند.
--سکوت، خیلی خیلی خوب است، اما نه هر سکوتی.
--بعضی، قادرند تا لحظه مرگ، سکوت کنند، به شرطِ آنکه حق السکوتِ قابلی در قبالش گرفته باشند.
--در آخرت، تو را به خاطر حرفهای نسنجیده، ممکن است مجازات کنند، ولی سکوتِ بی جایت را، هرگز نمی بخشایند.
--سکوت را با هر چیزی می شود شکست، ولی با هر چیزی نمی توان پیوند زد.
--سکوت، حتی از نوع مطلق اش در نهایت شکستنی است.
--دفاترِ سفید و بی خطِ نو، مثل نوارِ خام، مملو از سکوتند.
--تاکنون، هیچ مترجمی پیدا نشده که بتواند سکوت را، از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند.
--قطعاً یکی از راههای تحمل ِزندگی، پناه بردن به سکوت است.
--سکوت ساحل واقعا زیباست و سکوت زمانیکه یه نوای زیبا به گوش میرسه و همه ی وجود آدم رو در بر میگیره ...
--سکوت؛ در آن می توان شکفت، شکست، خندید، بارید، ترسید، شنید.
--در او می توان نشست و هیچ نگفت و تنها در سکوت است که می توان فاصله ها را با گوهر خیال، پیوند داد.

--راستی چه زیباست سکوت؛ این واژه پر از فریاد ...

سه شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 09:11  
 نظرات    
 
علیرضا احمدی 07:12 چهارشنبه 20 شهریور 1392
0
 علیرضا احمدی
جالب بودش